دست‌نوشته|واکنش ستاری جوان به ماه

  • 1399/02/03 - 13:52
  • تعداد بازدید: 1486
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

دست‌نوشته|واکنش ستاری جوان به ماه

تحلیل و نقد فرود انسان بر روی کره ماه و بازگشت فاتحان به زمین توسط شهید ستاری در 21 سالگی؛ جانانه، خواندنی و آموزشی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری، در 20 ژوئیه 1969 فضاپیمای آپولو11 برای نخستین بار بر روی کره ماه نشست و دو فضانورد آمریکایی به عنوان نخستین انسان ها و فاتحان آن، تصاویری را به زمین مخابره کردند. این رویداد، آنچنان شگفت انگیز و هیجان آور بود که عادی ترین و ناآگاه ترین افراد در نقاط مختلف جهان نیز به آن واکنش های جالب توجهی نشان می دادند.


 


شهید منصور ستاری که در آن دوران (1348 هجری شمسی) جوانی 21 ساله بود، در تاریخ 2 مرداد ماه؛ یک روز بعد از فتح ماه، دست نوشته ای دارد که به تحلیل دقیق این رویداد مهم و واکنش افراد جامعه به آن می پردازد که نه تنها در نوع خود خواندنی است بلکه می تواند به عنوان نمونه ای از تیزبینی نقادانه و موشکافانه از وقایع علمی و اجتماعی یک جست و جوگر مورد بررسی قرار گیرد.



 


ستاری در این دستنوشته که در 8 صفحه آمده است، همچون یک ژورنالیست حرفه ای و یک تحلیلگر کار آگاه، چنان این رویداد را از زوایای مختلف تحلیل می کند که گویی خود در بطن آن  حضور جدی داشته است. گستردگی اطلاعات، دقت پر از وسواس و اشراف اجتماعی به آن، سبب می شود این دست نوشته را به عنوان یک سند ارزشمند در حوزه رویدادهای علمی-اجتماعی در نظر داشته باشیم.



 


وی در ابتدای این نوشته، همراه با هیجانی که در دنیای آن روز حاکم شده بود، می نویسد: «ساعت 19:08 دقیقه بعد از ظهر دیروز سفینه مه نورد آپولو 11 در آب های اقیانوس آرام فرود آمد و بشر پیروز از سفر ماجراجویانه 7 روزه خود به زمین بازگشت و پیش بینی کندی فقید به حقیقت پیوست و به قول خودش در آسمان ها بهتر از ما زمینی ها شاهد پرواز پیروزمندانه انسان های زمینی بود. روز 25 تیر ساعت 5 و 2 دقیقه بعد از ظهر سه شیرمرد؛ نیل آرمسترانگ، ادوین (باز) آلدرین و مایکل کالینز از کیپ کندی به این سفر تاریخی رفتند.»



 


ستاری 21 ساله در ادامه، نگاه شاعرانه و در حین حال آگاهانه اش را نسبت به این رویداد به شکلی خواندنی ارائه می کند: «و جهان تب کرد، تب فتح ماه. آنها به سفری رفتند که صدها میلیون انسان با هیجان و بی تابی آن را دنبال می کردند.»



 


و بعد، در قامت یک ژورنالیست کارکشته، تحلیل جامعه شناختانه ای از شرایط اجتماعی مرتبط با سوژه مطرح می کند: «من خبر این سفر را در آرایشگاه و زیر دست آرایشگر شیرازی از رادیو شنیدم؛ آرایشگری که سواد درست و حسابی ندارد ولی ساعت حرکت را دقیقا می دانست. دو روز پیش آشپزهای پانسیون آنچنان با شور و حال در این مورد بحث می کردند که از صدای داد و فریادشان از خواب پریدم و چه خوب مسائل را توجیه می کردند، به زبانی ساده و عامیانه ولی بدون کوچک ترین ایراد و اشکال. روز پیش بازاری‌های بازار وکیل که اکثرا به فکر هیچ چیز جز معاملات خود نیستند و حتی بعضی از آنها گوش دادن به رادیو را کفر می دانند، دور رادیوها حلقه زده بودند و گوش به زنگ فرود سفینه بودند و صدها نمونه دیگر در اطراف خودمان و میلیون ها نمونه آن در دنیا از قلب عملیات یعنی مرکز فضایی هوستون گرفته تا سیاه پوست دماغه امیدنیک.»



 


تا اینجا، دستنوشته ستاری دو صفحه کاغذ را در برگرفته است. در ادامه، او به زوایای مختلف ماجرا به صورت دقیق اشاره می کند و اطلاعات دقیقی را روی کاغذ می آورد. در بخش دیگری از این دستنوشته می خوانیم: «و بیش از همه پیروزی فون براون بود که روزی 1-7 و 2-7 برای هیتلر می ساخت و امروز ساترن-5 برای فتح ماه.»



 


شهید در ادامه و در صفحات 3 و 4 دست نوشته اش، به ذکر خاطره ای از کودکی اش می پردازد که نشان می دهد وی از همان دوران، به موضوعات مرتبط با حوزه هوا و فضا علاقه مند بوده است: «یادش بخیر آن روزها. بچه بودم که خبر دادند روس ها قمر مصنوعی به فضا فرستاده اند و این خبر آن روزها چقدر مهم بود!» و بعد می نویسد: «درست به خاطر دارم یک روز عصر آلن شپرد از آمریکا به عنوان اولین فضانورد آمریکایی یک پرواز نیم مداری کرد. آن روزها آمریکا خیلی از روس ها عقب بودند و بعدها فیلم پرواز سرهنگ جان گلن را دیدم با چهار بار گردش به دور زمین و رقص اعجاب آور قاره ها در دامن حریر ابرهای سفید.»



 


ستاری 21 ساله، در صفحه 5 این دستنوشته رویاهای خود را با رویاهای آینده بشر پیوند می زند و پیشگویانه می نویسد: «زمان صدها برابر این مسافت پیموده می شود و بشر به کمک نیروی خلاقه اندیشه خود ابتدا منظومه شمسی را در می نوردد و بعد به کهکشان خود روی می آورد و بعد به دنبال اسرار ناشناخته به سوی صدها هزار کهکشان دیگر عالم هستی که هر کدام هزاران سال نوری با ما فاصله دارند روی می آورد. چیزی که امروز بعید به نظر می رسد. همانطور که پیروزی های امروز بشر نیم قرن پیش به خواب و خیال شباهت داشت.»



 


او با اینکه در قامت یک نظامی، آن روزها فعالیت می کرد و بیش از هر چیز، با ادوات جنگی و موضوعات مرتبط با آن سر و کار داشت، با این حال، نگاه انسانی اش را کالبد تفکر و جهان بینی اش، همچنان حفظ کرده بودند. در صفحه 6 این نوشته با اشاره به شعار صلحی که مقامات و دانشمندان آمریکایی در فتح ماه مطرح کرده بودند، می نویسد: «در اینجا مردانی از سیاره زمین برای نخستین بار قدم بر روی ماه گذاشتند: «ما به خاطر صلح برای همه بشریت آمدیم» بله، آرمسترانگ و آلدرین و کالینز به خاطر صلح برای همه بشریت به ماه رفتند و در بازگشت از همنوعان خود انتظار صلح و صفا دارند نه اینکه هر روز بیشرمانه خبر جنگ ها و برادرکشی های نسل بشر را بشنوند و دم بر نیاورند.» و همینطور از این رنج ها می نویسد و می نویسد و به جنگ ها و دشمنی ها و مرگ و میر و کشتارهای ناجوانمردانه اشاره می کند و بعد در انتها آرام و متین می گوید: «بله، بشر به پیروزی بزرگی دست یافته ولی در این وضع، بالیدن به پیروزی های آسمانی و غفلت از خواهران و برادران زمینی! فقط و فقط مایه شرمساریست!!».


امیرسرلشکر منصور ستاری ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسید. یاد و نام او و دیگر شهیدان دفاع مقدس گرامی باد.


 پایان پیام/


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 


پایان پیام/


 


 

  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه,مقالات و دست نوشته ها
  • کد خبر : 481
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید